Dream of an Angel symbolizes divine powers, prosperity, wealth, good luck, and a bright future. Often it represents spiritual growth and mental-emotional wellbeing. Generally speaking, the dreams of angels represent the influence of divine powers on our life.

In the perspective of Islam, there are three types of dreams: sometimes is divine guidance and glory from God, sometimes is sorrow from the devil, and sometimes are conflicts of daily living or past events.

When angels are near, some experts say you may notice a cool breeze, a dip in temperature in the room or feel a warm, loving presence close by. Some have experienced ringing in the ears or tingling on the crown of their head, which they believe are signs that the angels are trying to communicate.

What do bad dreams mean in Islam?

Another Hadith by the Prophet (pbuh) said, “A good vision (ru'ya) is from Allāh and a bad dream (hulm) is from Satan; so if one of you sees anything (in a dream which he dislikes), he should spit on his left side thrice and seek refuge with Allāh from its evil, and then it will never harm him” (Sahih al-Bukhari, 3118).

The angels connect with us through our dreams in many ways, such as giving us messages so we know how to deal with problems in our daily lives. Angels don't have to appear in our dreams but of course when they do, be sure that the magic will begin, because when you are in a dream state it is a wonderful way of communicating with your angels as an un-intrusive way of receiving messages from a higher source. And relax. Dreams are just one of the celestial signs that the angels can communicate with us. When we are asleep, we are on a completely different vibration because our sub-conscious mind is more receptive to messages from a higher plane whereas in waking life our conscious mind may disregard certain information. Because we are in a relaxed state of being, it makes it much easier for our angels to give us messages either as an answer to a prayer for the present, healing for the past or clues for the future.

Who is the angel of dreams in the Bible?

Jerahmeel (archangel)

Jeremiel is known as the angel of visions and dreams. He communicates hopeful messages from God to people who are discouraged or troubled.

Jeremiel is an archangel who, in 4 Ezra 4:36, explains to the souls of the righteous in the chambers of the underworld that they must remain there until God's predetermined time is fulfilled. This reflects a broader tradition about an angel with such a name who is responsible for the souls in Sheol.

What causes a nightmare?

For some people, medicines, alcohol, drugs, lack of sleep, fever, or anxiety sometimes cause nightmares. Often, though, nightmares seem to be triggered by emotional issues at home or school, major life changes (such as a move), trauma, and stress — even if what happens in the nightmares seems unrelated to your life.

Nightmares are from Shaytan; don't tell anyone the details of those dreams and don't change anything of your lives. Recite Ayat al-Kursī and last two Sūrahs before going to sleep for protection.

See also:

• What Does It Mean When You Dream About Angels?
• Archangel Jeremiel, the Angel of Dreams

تسخیرشدگی شیطانی (به انگلیسی: Demonic possession) به حالتی گفته می‌شود که تصور می‌شود طی آن، اشخاص توسط موجودات شرور فراطبیعی تسخیر شده‌اند و معمولاً ارواح پلید یا شیطان مسبب آن دانسته می‌شوند. باورمندان به این مقوله معمولاً پاک شدن خاطرات یا فراموش کردن شخصیت خود، حالت تشنج، صرع یا غش (به شکلی که به نظر می‌رسد فرد در حال احتضار است) و همچنین حرکت دادن متناوب دست‌ها (شبیه فیگور نواختن پیانو) را جزو علائم تسخیر شدن توسط شیطان برمی‌شمارند.

تسخیر

واژگان مترادف و متضاد

۱. استیلا، اشغال، تسلط، تصرف، چیرگی، غلبه، فتح، مسخرسازی
۲. جادو، سحر، فسون، فسونگری
۳. رامسازی، مطیعسازی ≠ سرکش
۴. رام کردن، فرمانبردار کردن، مطیع گردانیدن
۵. تصرف کردن
۶. جادو کردن، افسون کردن

Demonic / Spirit possession is an unusual or altered state of consciousness and associated behaviors purportedly caused by the control of a human body by spirits, ghosts, demons, or gods.

The concept of spirit possession exists in many cultures and religions, including Buddhism, Christianity, Haitian Vodou, Hinduism, Islam, Wicca, and Southeast Asian, African, and Native American traditions. Depending on the cultural context in which it is found, possession may be considered voluntary or involuntary and may be considered to have beneficial or detrimental effects on the host.

Various types of creatures, such as jinn, shayatin, ʻafarit, found within Islamic culture, are often held to be responsible for spirit possession. Spirit possession appears in both Islamic theology and wider cultural tradition.Although opposed by some Muslim scholars, sleeping near a graveyard or a tomb is believed to enable contact with the ghosts of the dead, who visit the sleeper in dreams and provide hidden knowledge. Possession by ʻafarit (a vengeful ghost) are said to grant the possessed some supernatural powers, but it drives them insane as well.

Jinn are much more physical than spirits, however, due to their subtle bodies, which are composed of fire and air (marijin min nar), they are purported to be able to possess the bodies of humans. Such physical intrusion of the jinn is conceptually different from the whisperings of the devils. Though not directly attested in the Quran, the notion of jinn possessing humans is widespread among Muslims and also accepted by most Islamic scholars. Since such jinn are said to have free will, they can have their own reasons to possess humans and are not necessarily harmful. There are various reasons given as to why a jinn might seek to possess an individual, such as falling in love with them, taking revenge for hurting them or their relatives, or other undefined reasons. At an intended possession, the covenant with the jinn must be renewed. Since jinn are not necessarily evil, they are distinguished from cultural concepts of possession by devils/demons. It has been argued that the concept of jinn-possession is alien to the Quran and derives from pagan notion of jinn.

In contrast to Jinn, the shayatin are inherently evil. Iblis, the leader of the shayatin, only tempts humans into sin by following their lower nafs. Hadiths suggest that the demons/devils whisper from within the human body, within or next to the heart, and so "devilish whisperings" (Arabic: waswās وَسْوَاس) are sometimes thought of as a kind of possession. Unlike possession by jinn, the whisperings of demons affects the soul instead of the body.

تسخیر شدن توسط شیاطین در علم پزشکی یا روانپزشکی تعریف مشخصی ندارد و به‌عنوان یک عارضه شناسایی نشده‌است. راهنمای تشخیصی دی‌اس‌ام-۵ نشان می‌دهد که ممکن است در بعضی فرهنگ‌ها، تغییر شخصیت افراد بر اثر عارضهٔ اختلال چند شخصیتی به عنوان تسخیرشدگی توسط شیاطین شناخته شود. باور به مسخر شدن توسط شیطان، این نگرانی را ایجاد کرده که ممکن است دسترسی بعضی بیماران روانی به خدمات درمانی به دلیل این نوع اعتقادات محدود شود.

در بسیاری از فرهنگ‌ها و مذاهب مفاهیمی دال بر تسخیر افراد توسط شیطان وجود دارد که البته در جزئیات تفاوت‌های زیادی با هم دارند. قدیمی‌ترین ارجاعات به این موضوع، متعلق به سومری‌ها است که معتقد بودند مسبب تمام بیماری‌های جسمی و ذهنی «دیو بیماری‌ها» به نام گیدیم است. کاهن‌های سومری که عمل خارج کردن شیاطین از جسم افراد را انجام می‌دادند، با نام آشیپو شناخته می‌شدند. آن‌ها نقطهٔ مقابل آسو یا همان پزشکان سومری بودند که سعی می‌کردند با داروی موضعی و پانسمان بیماران را درمان کنند. بسیاری از لوح‌های رُسی مکشوفه که به خط میخی نگاشته شده‌اند منقوش به دعاهایی هستند که از بعضی خدایان سومری می‌خواهد آن‌ها را از شر شیاطین حفظ کنند. در حالی‌که در بعضی دیگر از این الواح دعاهایی وجود دارند که از خدایان می‌خواهند شیاطینی که به آنها حمله کرده‌اند را از بدن‌شان خارج کنند.

تمدن‌های شمن‌باور Shamanism هم به تسخیر شدن افراد توسط نیروهای شیطانی اعتقاد داشته‌اند و مراسم خارج کردن ارواح خبیث از جسم تسخیر شدگان را انجام می‌دادند. در این فرهنگ‌ها، بیماری‌ها معمولاً به وجود ارواح کینه‌توز در بدن بیمار نسبت داده می‌شود.

شمنیسم (Shamanism) به مجموعه‌ای از اعتقادات و رویه‌هایی گفته می‌شود که در جوامع غیر متمدن رواج دارند و شامل توانایی تشخیص، درمان و گاهی ایجاد بیماری‌هایی هستند که از ارتباط با ارواح یا تحت سلطه قرار گرفتن توسط آنها، پدید می‌آیند. ریشه لغت «شمن» از قبایل تانگوس (Tungus) سیبری و معنی تحت‌اللفظی آن «کسی که می‌داند» است.این احتمال هم وجود دارد که این واژه، ریشه سانسکریت داشته باشد. انواع مختلف شمنیسم در سراسر جهان وجود دارد و شمن‌ها را پزشک یا جادو پزشک هم می‌نامند.

از آغاز قرن بیستم، قوم‌شناسان از واژه‌های «شمن»، (shaman) «حکیم ساحر»، (medicine man) «ساحر» (sorcerer) و «جادوگر» (magician) به جای یکدیگر برای نام‌گذاری افراد خاصی که دارای نیروهای جادویی ـ مذهبی هستند و در همه جوامع «ابتدایی» یافت می‌شوند، استفاده نموده‌اند. توسعاً، همین اصطلاحات در مطالعه تاریخ مذهبی اقوام و ملل «متمدن» به کار رفته است، مثلا بحث‌هایی درباره شمنیسم (shamanism) هندی، ایرانی، آلمانی، چینی و حتی بابلی با توجه به عناصر «ابتدایی» آنها که در ادیان و مذاهب مشابه تایید می‌شوند، مطرح بوده است.به دلایل بسیار، این خلط و آشفتگی تنها می‌تواند مانع از هرگونه درک یا شناخت درست پدیده شمنی شود. اگر واژه «شمن» به معنی هر جادوگر، ساحر، حکیم ساحر یا اهل خلسه‌ای که در سراسر تاریخ مذاهب و قوم شناسی دینی (religious ethnology) یافت می‌شوند به کار رود، ما به مفهومی هم بسیار پیچیده و هم بسیار مبهم می‌رسیم؛ از این گذشته به نظر می‌رسد که این کاربرد به هیچ هدفی کمک نمی‌کند، چرا که ما پیش از این اصطلاحات «جادوگر» یا «ساحر» را برای بیان مفاهیم متفاوت و مبهمی چون «جادوگری ابتدایی» یا «عرفان ابتدایی» در دسترس داریم.

در ادیان ابراهیمی

مسیحیت

در آیین مسیحیت اعتقاد بر این است که تسخیرشدگی شیطانی، توسط شیطان یا یکی از اهریمن‌های مرتبط با او رخ می‌دهد. به باور مسیحیان، شیطان و شیاطین اقماری او در واقع فرشتگان رانده‌شده هستند.

در کتاب مقدس ,عهد عتیق

دانشنامه کاتولیک می‌گوید که در عهد عتیق، ظاهراً تنها یک مورد تسخیرشدگی شیطانی وجود دارد که مربوط به طالوت است. اما این برداشت با تکیه بر ترجمهٔ واژهٔ عبری «rûah» به «روح شیطانی» است، تعبیری که از سوی دانشنامه کاتولیک مورد تردید قرار گرفته‌است. یزدان‌شناسان دیگری همچون آنخل مانوئل رودریگز بر این باورند واسطه‌هایی مانند آنچه در کتاب سفر لاویان اشاره شده، توسط شیاطین تسخیر شده بوده‌اند.

عهد جدید

در چند بخش از عهد جدید اشاره‌هایی وجود دارد مبنی بر این‌که عیسی (ع) شیاطین را از جسم افراد بیرون می‌رانده‌است. ویلیام منزیس الکساندر در کتابی با نام «تسخیرشدگی شیطانی در عهد جدید» (۱۹۰۲) تلاش کرده تا موضوع تسخیرشدگی در انجیل‌های سینوپتیک را شرح دهد و از منظر تاریخی، پزشکی و الهیات به آنها پرداخته‌است.

اسلام

در فرهنگ اسلامی انواع مختلفی از مخلوقات اهریمنی، همچون جن، شیاطین و عفریت یافت می‌شوند، که اغلب به‌عنوان عوامل تسخیرکنندهٔ شیطانی شناخته می‌شوند. سرآمد آن‌ها ابلیس است که معمولاً با وسوسهٔ انسان‌ها به پیروی از خواسته‌های نفسانی‌شان، آن‌ها را به ورطهٔ گناه می‌افکند. اگرچه در قرآن مستقیماً تصدیق نشده، اما نظریهٔ تصرف انسان‌ها توسط اجنه در بین مسلمانان رواج دارد و توسط برخی محققان اسلامی هم پذیرفته شده‌است. دلایل مختلفی وجود دارد که بر اساس آن‌ها یک جن ممکن است به دنبال تسخیر شخصی خاص باشد، مانند عاشق شدن یا انتقام گرفتن از او به‌خاطر این‌که به جن‌ها یا نزدیکانشان صدمه زده‌است. از آنجا که به باور مسلمانان، جن‌ها لزوماً شرور نیستند، در مقولهٔ تسخیرشدگی، از شیاطین که ذاتاً شر هستند متمایز می‌شوند.طبق احادیث، شیاطین از درون بدن انسان‌ها، (داخل یا کنار قلب)، زمزمه‌های شیطانی را نجوا می‌کنند و به نوعی افراد را تحت مالکیت و فرمان خود درمی‌آورند.

یهودیت

بودیسم

در آیین بودا، اهریمن می‌تواند یک عذاب در قلمرو جهنم یا یک پندار بیهوده باشد. در بوداگرایی سنتی، چهار فرم استعاری از ماره تعریف می‌شود:

• کِلسا-مارَه: مارَه به عنوان تجسم همهٔ عواطف غیرقابل کنترل، مانند حرص و آز، نفرت و پندار بیهوده (شیاطین توهم و احساسات ناپاک یا مضر)
• مرتیه-مارَه: مارهٔ مرگ (شیاطین پروردگار جان‌ستان)
• اسکاندَه مارَه: ماره به عنوان استعاره‌ای برای تمامی وجود مشروط (شیاطین مجموعهٔ پلیدی‌ها)
• دواپوترَه مارَه: ماره‌ای که سعی می‌کند مانع از دستیابی گوتاما بودا به چرخهٔ تولد دوباره شود. (شیاطین پسر دوا/امیال و وسوسه‌ها)

در سورانگاما سوترا ۵۰ گونه از شیاطین اسکاندَه شمرده شده‌اند که می‌توانند درون‌پویان را تسخیر کنند. همچنین شیاطین پرندهٔ دواپوترَه مارَه این توانایی را دارند که تمرین‌کننده را به شکلی گمراه کنند که تصور کند به روشنیدگی رسیده‌است و از این طریق او را به سوی کارهای خطا، خطر، بحران و حتی مرگ سوق دهند.

See also:

• Demonic Possession as Physical and Mental Disturbance
• demonic_possession.pdf - The University of Edinburgh
• Jinn and mental health: looking at jinn possession

برای تحلیل صحیح این تئوری باید روشن شود، منظور از روح سرگردان چیست؟

آیا منظور روحی است که جسمش در بین مرگ و زندگی مانده، مثل کسی که دچار کما شده است؟

یا روحی که لحظه مرگ را می‌گذراند و نمی‌داند که چه حالی در انتظار اوست؟

یا روحی که در فضایی نامعلوم، بی‌قید رها شده است و هیچ‌گونه هدفی را دنبال نمی‌کند؟

داستان های مربوط به روح های سرگردان همیشه جذابیت بسیار زیادی دارند. در برخی فیلم ها، روح را به شکل یک شبح نامرئی نشان می دهند که او همه را می بینید اما هیچ کسی قادر به دیدنش نیست. همچنین نشان می دهند که روح توانایی لمس وسایل و اشیا زمینی را ندارد اما به راحتی از همه موانع عبور کرده و در و دیوار برایش مفهومی ندارند. حتی هر لحظه که اراده کند می تواند به دورترین نقطه زمین پرواز کرده و در مکان موردنظرش حضور به هم برساند.

اما واقعیت وجودی روح چیست و این مقوله به لحاظ علمی چگونه توصیف می شود؟ باید گفت ادعا و فرضیه های فراوانی در این زمینه وجود دارد که بر اساس ادیان و فرهنگ ها مختلف، تا حدی با هم متفاوت هستند. اما نقطه مشترک همه اطلاعات موجود در این رابطه این است که انسان با دمیده شدن روح در بدنش حیات یافته و پس از خروج آن نیز می میرد.

خداوند در قرآن در آیات ۲۹ حجر، ۷۲ «ص» و ۹ سجده می‌فرماید: «خدا پس از تکمیل خلقت انسان و نظام بخشیدن به آن، از روح خویش در آن دمید، و سپس به فرشتگان دستور داد بر او سجده کنند.»

یکی از ادعاهای مطرح در عرفان‌های دروغین و معنویت‌های کاذب، روح سرگردان است؛ برای ‌مثال، در اعتقادات اهل حق چنین می‌خوانیم: «... از این گذشته ارواح سرگردانی هم هستند که هنوز اجازه ورود به عالم برزخ را نگرفته‌اند...» (هرام الهی، راه کمال، جیحون، ۱۳۸۲، چاپ نهم، ص ۲۰۱). در عرفان حلقه، از این مقوله به « کالبد ذهنی» یاد می‌شود و معتقدند: «میلیون‌ها جن و کالبد (روح سرگردان) در بدن انسان وجود دارد». (جزوه تشعشع دفاعی، ص ۱۳۷).

شاید نزدیک‌ترین تعبیر به روح سرگردان در متون دینی، تعبیر سکرات مرگ است، حالتی شبیه مستی که سبب می‌شود شخص هیچ‌ چیز را درک نکند. در آیه ۱۹ سوره ق می‌خوانیم: «وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحیدُ؛ و سرانجام سكرات (و بی‌خودى در آستانه) مرگ به‌حق فرامی‌رسد (و به انسان گفته می‌شود این همان چیزى است كه تو از آن می‌گریختی».

«سكره مرگ» حالتى است شبیه به مستى كه بر اثر فرا رسیدن مقدمات مرگ، به‌صورت هیجان و انقلاب فوق‌العاده‌ای به انسان دست می‌دهد و گاه بر عقل او چیره می‌شود و او را در اضطراب و ناآرامى شدیدى فرومی‌برد. چگونه چنین نباشد، درحالی‌که مرگ یك مرحله انتقالى مهم است كه باید انسان در آن لحظه تمام پیوندهاى خود را با جهانى كه سالیان دراز با آن خو گرفته بود، قطع كند و در عالمى قدم بگذارد كه براى او کاملاً تازه و اسرارآمیز است، به‌خصوص اینكه در لحظه مرگ انسان درک و دید تازه‌ای پیدا می‌کند، بی‌ثباتی این جهان را با چشم خود می‌بیند و حوادث بعد از مرگ را كم و بیش مشاهده مى‏‌كند. اینجا است كه وحشتى عظیم سرتاپای او را فرامی‌گیرد و حالتى شبیه مستى به او دست می‌دهد، ولى مست نیست‏.

پس اگر منظور از سرگردانی، همین حالت شبیه مستی را شامل شود، روح در هنگام جدا شدن از بدن، دچار چنین حالتی می‌شود و در کتاب فرهنگ شیعه نیز همین تعبیر برای سکرات مرگ آورده شده است: «سكرات مرگ: این كلمه از ریشه «سُكر» است، به معناى از كار افتادن عقل انسان. سكرات مرگ همان سختی‌هایی است كه هنگام مرگ پیش می‌آیند و آدمى را سرگردان و حیران می‌کنند».

اما اگر منظور روح انسان‌های به کما رفته یا نظیر آن است، باید گفت که حال کسانی که این‌گونه هستند، شبیه حالت خواب است. در خواب، ارتباط روح و جسم کم می‌شود و در کما همین اتفاق می‌افتد، هر چند شاید ارتباط در کما بسیار ضعیف‌تر از حالت خواب باشد. پس همان تجربیاتی که در خواب داشته‌ایم، برایمان روشن می‌کند که روح شخص به کما رفته در چه حالی است. این روح ممکن است بتواند حقایقی را از عوالم دیگر ببیند، همان‌گونه که رؤیای صادقه رخ می‌دهد. یا اینکه روح اسیر اعمال و تفکرات و تعلقات خویش بماند، همان‌گونه که اکثر رؤیاهای ما این‌گونه است و درباره نوع سومی که در ابتدا مطرح شد، علاوه بر مخالفت این پدیده با حکمت الهی، هیچ‌گونه دلیل قطعی و روشنی ندارد.

لذا باید بدانیم چیزی به نام روح سرگردان وجود ندارد و چنین روحی زاییده تخیل انسان است و هیچ پشتوانه عقلی و علمی برای آن یافت نمی‌شود.

روح انسان بعد از مرگ وارد عالمی به نام برزخ می‌شود. روح در آن عالم نیز بدنی دارد که از نظر شکل و ظاهر، شبیه به بدن دنیایی اوست، لکن دارای مادّه نیست؛ نظیر بدن‌هایی که ما در خواب می‌بینیم یا در خیال خود تصوّر می‌کنیم. اموات تا روز قیامت، با توجه به عقاید و اعمالشان، با روح و بدن برزخی خود، یا در بهشت برزخی به سر می‌برند یا در جهنم برزخی. روح موجودی لطیف است که در مدّت زندگی دنیوی، بدن را تدبیر می‌کند، ولی خود نه داخل بدن است و نه خارج از آن، چون داخل یا خارج چیزی بودن از ویژگی‌های موجود مادّی است، لذا روح نه داخل چیزی است و نه خارج از چیزی؛ امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: «الرّوح فی الجسد کالمعنى فی اللّفظ؛ روح در جسد آدمى همانند معنى در لفظ است». (سفینةالبحار؛ واژه روح) و معنی نه در داخل کلمه است و نه در خارج از آن. بنابراین، در هنگام مرگ روح از بدن خارج نمی‌شود، چون داخل آن نیست تا خارج شود؛ بلکه در هنگام مرگ، تعلّق تدبیری روح با بدن قطع می‌شود. نتیجه اینکه: وجود روح سرگردان با حکمت الهی سازگار نبوده و هیچ‌گونه دلیلی بر اثبات آن وجود ندارد و فقط ادعایی است برای توجیه برخی گزاره‌ها در معنویت‌های دروغین.

* مطابق آموزه های اسلامی «روح سرگردان» وجود ندارد

** روح فرد کما رفته، حکم روح سرگردان را ندارد، روح این فرد حتماً در یکی از این عوالم سیر می کند و این گونه نیست که بگوییم چون در عالم دنیا و عالم برزخ نیست، پس روح سرگردان می شود! آنچه مشخص است از عالم دنیا فراتر می رود که یک نمونه اش خواب است یا آنجایی که افراد روح خودشان را می میرانند، بنابراین افرادی که به کما می روند، شبیه آن حالت رویاهای صادقه است که در عالم برزخ وارد می شوند.

*** با رفع محدویت ها و جدا شدن روح از قالب جسم، روح هر جایی که بخواهد می تواند، حضور پیدا کند، به محض اینکه روح در شرایطی باشد که آزادی لازم را داشته باشد، می تواند به هر جایی که می خواهد، برود، بنابراین لازم نیست که حتماً یک مسیر مادی را طی کند. یعنی؛ اینکه دیواری که روبه روی ماست و نمی گذارد مسیر را مستقیم برویم، برای روح این مانع وجود ندارد.

Several theories or superstitions related to wandering spirits that have been shown in movies and series:

• Ghosts want to be noticed.
• Ghosts have no sense of passing time.Often, they do not know that they are dead.
• Sometimes they exist in a state of confusion, perhaps like being stuck in a dream.
• Ghosts can smell things and love the smell of lemons.
• Ghosts have a sense of humor and love to hear humans laugh.
• Sometimes ghosts get bored with their surroundings
• Most ghosts are happy, but some still cling to emotional pain.
• They can appear to the living in dreams.
• They can leave behind certain scents, such as perfume.
• They can make sounds that are audible.
• They use their energies and ours to move things.
• They are pranksters.
• They usually appear as intense balls of light called orbs that are neon blue or violet.
• Ghosts favor night due to the decrease in daytime energy use.
• Ghosts may appear as mists or vapors.
• A hooded black smoky figure is a dark entity and you should be careful around them. They usually appear at the foot of beds.
• Some alleged hauntings are actually a “residue,” which is a past event that replays itself over and over.
• Certain places are portals or vortexes where ghosts transport themselves.
• Hauntings are most intense around children entering puberty, as kids this age are emitting immense amounts of energy.
• Ghosts can read your thoughts.
• Ghosts retain all the memories and emotions of their lives.
• Sometimes ghosts are trapped and need to be released. Let them know they can move on.
• Noisy, troublesome ghosts are known as poltergeists.
• Ghosts tend to be very temperamental.
• If a spirit was a jerk while living, they will probably still be a jerk while a ghost.
• Ghosts hang out in cliques with other ghosts.
• Ghosts make friends with other ghosts from different eras.
• If you hear a strange whisper in your ear when sleeping, it is probably a ghost.
• Ghosts do not sleep.
• Ghosts like to climb up and downstairs at night.
• Most ghosts can’t or won’t hurt you.
• Animals can see or sense spirits, that’s why you often see them just staring intensely at what appears to be nothing.
• If you are being haunted, if you simply ask them to leave, they will. Say something like “I know you are here but you are scaring me please leave.”
• When a ghost enters a room, the room usually gets cold.
• Animal ghosts exist and have been sighted.
• Ghosts who lived hundreds of years ago keep up with the trends.
• Children perceive ghosts as imaginary friends.

اعداد فرشته دنیای متافیزیکی را طوفانی کرده است. آنها به عنوان وسیله ای برای راهنمایی و الهام استفاده می شوند و به کسانی که آنها را دریافت می کنند، امید و آرامش می بخشند.پیام فرشتگان می تواند از طریق ذهن و یا درون به شما اعلام شود، به عنوان مثال ایده ای در ذهن شما ایجاد بشود، فکری تازه به ذهنتان برسد، این ها همان الهامات الهی (Divine inspiration) هستند. اما راه دیگری هم وجود دارد. در مشاهدات دیداری به تکرار اعداد برمی خوریم که با دقت به معانی ارتعاشی اعداد، پیام ها و نشانه هایی از حضور فرشتگان را درک خواهیم کرد .

فرشته ها از راه های بسیار متنوعی ما را راهنمایی می کنند و پیام هایشان را برای ما می فرستند این نشانه ها و راهنمایی ها می تواند به شکل یک رویا در خواب باشد و می تواند به شکل جمله یا کلمه ای باشد که در زندگی روزمره چندین بار تکرار می شود و می تواند به شکل الهام یا درک مستقیم باشد و یا احساس، ایده و یا یک فکر تکرار شونده. فرشته ها عاشق ارتباط برقرار کردن با شما و فرستادن دلیل یا نشانه هایی هستند که به شما خاطرنشان شوند که آنها همواره با شما هستند. یکی از رایج ترین راه های ارتباطی فرشته ها با ما انسان ها از طریق اعداد است.

Divine inspiration is the concept of a supernatural force, typically a deity, causing a person or people to experience a creative desire. It has been a commonly reported aspect of many religions, for thousands of years.

Where Do Angel Numbers Come From And What Are They?

It is believed these numbers are messages from the spiritual universe that can offer insight and direction to us and whether you assign them to angels, guides or spirits, the numbers give us an insight on complicated situations and can shed light on themes you may currently be experiencing in your life.

What makes an angel number?

An angel number is a repetitive or predictable sequence or pattern of numbers, like 1111, 777, 5656, or 321. The numbers might show up in banal places, like price tags, phone numbers, clocks, or license plates.

Angel numbers is a part of numerology. It explains why each number is connected to a frequency beyond its numeric value. When people keep seeing the same numbers again, it is believed that their guardian angels are somehow showing them signs. In general, the most common numbers have 3 figures in them, although that numbers may extended. They are often considered as coded messages through numbers.

While the ancient history of angel numbers may not necessarily be certain, it is believed and being connected to Pythagoras in the sixth century. Its history is also often linked with Takanta, or the ancient way of life.

منشأ واقعی اعداد فرشته در هاله ای از رمز و راز پنهان شده است، اما چند متون قدیمی و کتاب وجود دارد که سرنخ های وسوسه انگیزی را ارائه می دهند. همانطور که متوجه خواهید شد، فقط یک نفر نمی تواند به این اعداد عرفانی گره بخورد، بلکه ترکیبی التقاطی از آموزه ها، متون مقدس و حتی اساتید عصر جدید است.

پس چه کسی اعداد فرشته را اختراع کرد؟ Who Invented Angel Numbers

برخی معتقدند این فیلسوف یونانی فیثاغورث بود که اولین بار فرکانس های ارتعاشی اعداد را شناسایی کرد و به پتانسیل آنها برای کمک به ارتباط ما با قلمرو فرشتگان و جهان اطرافمان پی برد.

دیگر کارشناسان برجسته معتقدند که موجودات فرشته ای خود این سیستم را به عنوان راهی برای ارتباط با ما ایجاد کردند.

همچنین پیوند مذهبی با شماره فرشتگان نیز وجود دارد، اگرچه گفته می‌شود که این اعداد حاوی هشدارهای پیش‌بینی هستند.

بیایید کمی عمیق تر کاوش کنیم.

خاستگاه اعداد شناسی - از جایی که همه چیز از آنجا شروع شد

عدد شناسی مطالعه ارتباط الهی و عرفانی بین اعداد و کیهان است.

این یک عمل باستانی است که قرن ها برای کمک به درک معنای پنهان پشت توالی های عددی استفاده می شود.

• 4500 سال قبل از میلاد مسیح: تمدن های سومری اولین سیستم عددی جهان را اختراع کردند.
• 3000 سال قبل از میلاد مسیح: مصریان اعدادی را برای شمارش، اندازه گیری و اختراع هیروگلیف اعداد ایجاد کردند.
• 1500 سال قبل از میلاد مسیح: مایاها از اعداد به عنوان راهی برای ردیابی زمان و ایجاد تقویم های مقدس استفاده می کردند.
• 600 سال قبل از میلاد مسیح: فیثاغورث Pythagoras پیوند بین اعداد و شماره شناسی را اختراع کرد

بر اساس آموزه های عصر جدید، اعداد شناسی می تواند برای کشف هدف زندگی، یافتن شریک ایده آل یا حتی درک کارما استفاده شود. همچنین می تواند به عنوان ابزاری برای کشف خود و رشد شخصی استفاده شود.

اساسی ترین اصل اعداد شناسی این است که همه چیز در جهان با فرکانس منحصر به فرد Unique frequency خود ارتعاش می کند.

با درک فرکانس ارتعاشی هر عدد، می‌توانیم بینش‌هایی در مورد انرژی‌های پنهان در زندگی‌مان به دست آوریم.

Angel numbers have been around for thousands of years. In answer to this article’s titular question: Greece. Angel numbers were an invention of Pythagoras, a Greek philosopher who believed that reality was the physical manifestation of numbers. The use of angel numbers has persisted, right up until today. More often than not, they are used by spiritualists, and those interested in esotericism.

Some people even believe that they can be used to predict the future !

Pythagoras of Samos was an ancient Ionian Greek philosopher and the eponymous founder of Pythagoreanism. His political and religious teachings were well known in Magna Graecia and influenced the philosophies of Plato, Aristotle, and, through them, the West in general.

Pythagoras believed that all numbers carry sacred codes. For example, he and his followers said the number 1 symbolized a single point in time or space. While the number 2 represented a straight line, or two points connecting in space. The number 3 represented a triangle and three dimensions.

Angel numbers date back to Ancient Greek civilisation with philosopher Pythagoras believing our reality is the physical manifestation of the vibration of numbers.

The ancient Greek philosopher, Pythagoras, postulated that the meaning behind numbers was deeply significant. In their eyes the number 3 was considered as the perfect number, the number of harmony, wisdom and understanding.

Pythagoreanism was a philosophic tradition as well as a religious practice. As a religious community they relied on oral teachings and worshiped the Pythian Apollo, the oracular god of Delphic Oracle. Pythagoreans preached an austere life.

The earliest known systematic cult based on the rule of numbers was that of the Pythagoreans. Pythagoras was a Greek who thrived in the 6th century bce. Little is known of his life, and in fact he may be a composite figure to whom the discoveries of many different people have been attributed by his followers. It is not even known whether the Pythagorean theorem in geometry was actually discovered by him.

The Pythagoreans invested specific numbers with mystical properties.

The number 1 symbolized unity and the origin of all things, since all other numbers can be created from 1 by adding enough copies of it. For example, 7 = 1 + 1 + 1 + 1 + 1 + 1 + 1. The number 2 was symbolic of the female principle, 3 of the male; they come together in 2 + 3 = 5 as marriage. All even numbers were female, all odd numbers male.

The number 4 represented justice. The most perfect number was 10, because 10 = 1 + 2 + 3 + 4. This number symbolized unity arising from multiplicity. Moreover, it was related to space. A single point corresponds to 1, a line to 2 (because a line has two extremities), a triangle to 3, and space to 4. Thus 10 also symbolized all possible spaces.

The Pythagoreans recognized the existence of nine heavenly bodies: Sun, Moon, Mercury, Venus, Earth, Mars, Jupiter, Saturn, and the so-called Central Fire. So important was the number 10 in their view of cosmology that they believed there was a tenth body, Counter-Earth, perpetually hidden from us by the Sun.

نکاتی قابل توجه :

نکته ی اول : همیشه نباید با تکرار اعداد رو به رو بشیم ، بلکه زمانی تکرار اعداد برای ما مهم هستند که یا ما میخوایم کاری رو انجام بدیم یا کاری رو انجام دادیم و منتظر پاسخ کائنات هستیم.

نکته ی دوم : نسبت به ساعت و پلاک خودرو ها و شماره هایی که سر راه شما قرار میگیرن حساسیت به خرج ندین ، بلکه تکرار اعداد با ندای درونی همراه هستند ، به عنوان مثال زمانی که میخوایم کار مهم و خیری را انجام بدیم ندای درونی به ما میگه که به ساعت خودت نگاه کن ، زمانی که به ساعت نگاه میکنیم به طور مثال : تکرار اعداد ۱۲:۱۲ رو شاهد هستیم ، زمانی که کار رو به پایان میرسونیم باز ندای درونی یا حس ششم به ما میگه که به ساعت نگاه کن و اون لحظه هست که تکرار اعداد ۰۱:۰۱ رو شاهد هستیم . این یعنی پیام درست از فرشتگان ، نه اینکه هر دقیقه به ساعت نگاه کنیم و هر تکرار اعداد را پیامی برای خود بدانیم .

اعداد فرشته در مقابل اعداد شناسی - تفاوت چیست؟

اعداد فرشته و اعداد شناسی اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند، اما تفاوت ظریفی بین این دو وجود دارد.

اعداد شناسی مطالعه گسترده تر انرژی و معنای پشت اعداد است، در حالی که اعداد فرشته به طور خاص به پیام هایی اشاره دارد که تصور می شود توسط فرشتگان ارسال می شود.

اعتقاد بر این است که فرهنگ عصر جدید منجر به ابداع اصطلاح "اعداد فرشته" شده است.

مشارکت فیثاغورث در اختراع اعداد فرشتگان

فیثاغورث، فیلسوف و ریاضیدان مشهور یونانی به عنوان پدر اعداد شناسی غربی شناخته می شود.

او شیفتگی شدیدی به اعداد و نحوه اتصال آنها به اجزای سازنده جهان داشت. تا آنجا که او یک آکادمی فیثاغورث را تأسیس کرد که در آن او و شاگردانش سعی در رمزگشایی «زبان جهان» داشتند.

او معتقد بود که همه چیز در زمان و مکان را می توان از طریق اعداد بیان کرد و این اعداد دارای قدرت و معنای فوق العاده ای هستند.

پس از مرگ فیثاغورث، برخی نظریه های او برای قرن‌ها خاموش بود. آموزه های او جریان اصلی نبود و برخی آنها را کار "نیروهای تاریک" یا "شیطان" می دانستند.آموزه های او کنار گذاشته شد. تا زمان…

تا اواخر دهه 1800 بود که آموزه های فیثاغوروس دوباره توسط زنی به نام ال داو بالیت آشکار شد.

L. Dow Balliet یک محقق مشهور اعداد شناسی بود که معتقد بود اعداد دارای ارتعاشات، رنگ ها و حتی صداهای منحصر به فردی هستند.بالیت با درک انرژی های ارتعاشی اعداد بر این باور بود که می توان نسبت به شخصیت و سرنوشت یک فرد بینشی به دست آورد.ایده‌های او درباره اعداد در اوایل قرن بیستم بسیار تأثیرگذار بود و کتاب «پیام اعداد» او همچنان یک متن کلاسیک در این زمینه است.اگرچه سیستم عدد شناسی او دیگر به طور گسترده مورد استفاده قرار نمی گیرد، کار بالیت همچنان مورد احترام کسانی است که به رمز و راز اعداد علاقه مند هستند.

اکنون، با کمک یافته‌های فیثاغورث و کار Balliet، هر عدد از 1 تا 9 ویژگی‌ها و انرژی‌های خاص خود را دارد.

به عنوان مثال، عدد 1 با شروع جدید همراه است، در حالی که عدد 8 با فراوانی و موفقیت همراه است.

با درک انرژی ارتعاشی اعداد، اعداد شناسان امروزی بر این باورند که ما می توانیم با رمزگشایی اعداد فرشتگان، بینشی در مورد زندگی، روابط و سرنوشت خود به دست آوریم.

DOREEN VIRTUE - یک رویکرد مدرن تر (اما شاید حتی عجیب تر)

Doreen Virtue زمانی یک روانشناس و نویسنده مشهور بین المللی بود که ادعا می کرد بیش از دو دهه با قلمرو فرشتگان کار می کند.

دورین ویرچو نویسنده و روان‌شناس آمریکایی‌ است. او مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته‌ی روان‌شناسی و مشاوره دریافت کرده و عمده‌ی شهرت او به دلیل نگارش کتاب‌های معنوی است. از جمله شناخته‌شده‌ترین کتاب‌های دورین ویرچو می‌توان به کتاب «پاکسازی چاکراها» اشاره کرد.

دورین ویرچو شاید یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های قرن بیست و یکم از نظر اعداد فرشتگان بود.

او کتاب های متعددی نوشت که معانی آنها را با جهان به اشتراک گذاشت، سمینارهای بین المللی داد و حتی یکی از محبوب ترین دسته های اوراکل فرشته را ایجاد کرد.برای سال‌ها، دورین به‌عنوان احیاگر اعداد و اعداد فرشته‌های امروزی شناخته می‌شد تا اینکه تمام فعالیت‌های قبلی عصر جدید خود را کنار گذاشت، به مسیحیت گروید و شروع به ارسال مطالب نسبتاً عجیب و غریب در شبکه‌های اجتماعی خود کرد.

در یک نقطه، او حتی تا آنجا پیش رفت که گفت: "کسانی که از شماره فرشتگان پیروی می کنند گناهکار هستند و باید توبه کنند".

نیازی به گفتن نیست که دورین متعاقباً از انتشارات اصلی حذف شد، اعتبار خود را در دنیای اعداد شناسی از دست داد و بسیاری از پیروان دیرینه خود را از دست داد. اگر او به اعداد فرشته اعتقاد ندارد، آیا به این معنی است که آنها واقعی نیستند؟

قطعا نه. این فقط یک نفر است که تصمیم گرفت ایمان خود را بر اساس تجربیات شخصی تغییر دهد.

در حالی که من با آموزه های فعلی او موافق نیستم که کسانی را که هنوز برای راهنمایی به شماره فرشتگان نگاه می کنند، "گناهکار" می خواند، اما همه حق دارند نظر خود را داشته باشند. اینکه آیا آن را دنبال کنید یا نه کاملاً به شما بستگی دارد.

What does 5151 mean in angel numbers?

Angel Number 5151 – Love Life, Relationships, Compatibility & Twin Flame. Angel number 5151 is a message from your angels that it's time to focus on your love life. This may mean taking a closer look at your current relationship, or it could signify that you're about to meet your twin flame.

However, the difference between numerology and its meaning and all angel numbers and their meanings are the series of digits. Numerology is one digit. For example number 1 or 4. Whereas angel numbers are when you see a repetitive series of digits.

Within numerology, angel numbers are number sequences (usually three or four numbers) that contain repetition (such as 111 or 4444) and/or patterns (such as 321 or 8787).

Is 11 a lucky number?

11 is considered one of the most magical numbers in the world of numerology and carries the power of 1 and 1+1 (2). People often believe that numbers have a significant effect on the ultimate destiny, and when it comes to house number numerology, 11 is considered a lucky number.

آیا اعداد شناسی مطابق کتاب مقدس است؟

منتقدان استدلال می کنند که عدد شناسی مطابق کتاب مقدس نیست. اگرچه اعدادشناسی هزاران سال است که وجود داشته است، اما در کتاب مقدس به آن اشاره ای نشده

بسیاری معتقدند که خدا هرگز از طریق اعداد یا فرشتگان صحبت نمی کند. اگر قرار بود پیامی از جانب خدا دریافت کنید، آن پیام مستقیماً یا از طریق یک رویا، یا هر شکل دیگری از ارتباط واضح به شما می رسد.بنابراین در پاسخ به این سوال، خیر، اعداد فرشته و عددشناسی مطابق کتاب مقدس نیستند. این بدان معنا نیست که برخی از پیروان از اعداد فرشته به عنوان راهنمایی استفاده نمی کنند.

نتیجه گیری - زیبایی پشت سرچشمه اعداد فرشتگان و اعداد شناسی

زیبایی اسرارآمیزی در پس مطالعه اعداد شناسی و استفاده از آن در زندگی ما وجود دارد. همانطور که گفته می شود سیارات و ستارگان بر سرنوشت ما تأثیر می گذارند، اعداد 1 تا 9 نیز تأثیرگذار هستند.

هر عدد دارای ارتعاش و معنای منحصر به فرد خود است که می تواند برای باز کردن رازهای گذشته، حال و آینده ما استفاده شود.

با درک انرژی ارتعاشی اعداد، می‌توانیم بینش‌هایی را در مورد تمام زمینه‌های زندگی‌مان از جمله روابط، مشاغل و حتی مسیرهای زندگی به دست آوریم.

اعداد فرشته نه تنها می توانند به ما کمک کنند تا فراوانی را به زندگی خود جذب کنیم، بلکه به ما امکان می دهند تغییرات مثبت پایدار ایجاد کنیم.

با استفاده از قدرت اعداد، می توانیم وضوح و درک بیشتری را به سفر خود در زندگی بیاوریم.