ابزار وبمستر

یکی از ابزار شیطان که به وسیله آن انسان‌ها را گمراه میکند استفاده از وعده‌های دروغین است.

اولین ابزار شیاطین جن و انس برای گمراهی انسان، دروغ است. کاربردی ‌ترین راه گمراهی دروغ گویی است به همین دلیل در روایات اهل بیت (علیهم السلام) دروغ کلید همه شرور نامیده شده است چنانچه در روایتی از امام عسکری (علیه السلام) داریم: همه گناهان و زشتی‌ ها در یک خانه گذاشتند که کلید در آن خانه دروغ است.

ابن حدید در شرح نهج البلاغه می‌گوید شخصی خدمت پیامبر اعظم (صلی الله و علیه وآله) آمد و گفت: کاری به ما یاد بده که اگر انجام دهم به خیر دنیا و آخرت می‌ رسم.

حضرت فرمودند: دروغ نگو.

  • Prevaricator = دوپهلو حرف زن ، دو پهلو گو
    noun. a person who speaks falsely; liar. a person who speaks so as to avoid the precise truth; quibbler; equivocator.
  • Elusion = طفره روی
  • Liar = درغگو
  • Lie = دروغ
  • Liar, Similar words : deceiver، fibber، falsifier، teller of lies، teller of untruths، perjurer، false witness، fabricator، equivocator،prevaricator، spinner of yarns، romancer، fabulist، storyteller، fibster

اولین قسم تاریخ دروغ بود !

بر اساس آیه ۲۱ و ۲۲ سوره اعراف شیطان آدم و حوا را با قسم دروغ گمراه کرد. او آدم و حوا را وسوسه کرد که میوه درخت ممنوعه را بخورند و برای اینکه به آن‌ها ثابت کند که خیرخواه آن‌هاست قسم دروغ خورد.آدم و حوا نیز که به‌خاطر قسم دروغ شیطان حسن ظن به او پیدا کرده بودند، میوه درخت ممنوعه را خوردند و از بهشت اخراج شدند. بر اساس برخی از روایات، اولین قسم دروغ توسط شیطان برای گمراه کردن آدم مطرح شده است.

شیطان به آدم گفت اگر شما از این درخت ممنوع بخورید، هر دو فرشته خواهید شد و براى همیشه در بهشت مى‏مانید، و گرنه شما را از بهشت بیرون مى‏کنند! آدم با شنیدن این سخن در فکر فرو رفت، اما شیطان براى اینکه پنجه‏ هاى وسوسه خود را بیشتر و محکمتر در جان آدم و حوا فرو برد، سوگندهاى شدیدى یاد کرد، که من خیرخواه شما هستم! (وَ قاسَمَهُما إِنِّی لَکُما لَمِنَ النَّاصِحِینَ).


آدم که هنوز تجربه کافى در زندگى نداشت، و گرفتار دامهاى شیطان و خدعه و دروغ و نیرنگ نشده بود، و نمى‏توانست باور کند، کسى این چنین قسم دروغى یاد کند، و چنین دامهایى بر سر راه او بگذارد، سرانجام تسلیم فریب شیطان شد، و با ریسمان پوسیده مکر و خدعه او براى بدست آوردن آب حیات و ملک جاویدان، به چاه وسوسه‏هاى ابلیس فرو رفت و نه تنها آب حیات به دستش نیامد، بلکه در گرداب نافرمانى خدا افتاد، آن چنان که قرآن آن را در یک جمله خلاصه کرده، مى‏گوید:" به این ترتیب شیطان، آنها را فریب داد و با طناب خود آنها را در چاه فرو برد" (فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ) «" دلى" از ماده" تدلیه" به معنى فرستادن دلو در چاه است که آن را به ریسمانى بسته و تدریجا در چاه پائین برند، و این در حقیقت کنایه لطیفى از این معنى است که شیطان با طناب مکر و فریب، آنها را از مقام والایشان فرود آورد و به چاهسار مشکلات و دورى از رحمت حق افکند.».
با اینکه آدم میبایست، با توجه به سوابق دشمنى شیطان، و با علم و اطلاع از حکمت و رحمت واسعه خدا و محبت و مهربانى او، تمام وسوسه‏ ها را نقش بر آب کرده، تسلیم شیطان نشود ولى هر چه بود واقع شد.

فریب در ازدواج = Deception in marriage

شیطان در آن باغی که آدم و حوّا بودند، قسم خورد که من خیرخواه شما هستم: «وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ» (اعراف/21) در آیه‌ی دیگر می‌فرماید: «اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً» (مجادله/16) آنها سوگندهای خود را سپر قرار دادند، یعنی قسم می‌خورند، ولی دروغ می‌گویند

به واقع چه شده است که آنقدر در جامعه با دروغ و دروغگویی مواجه می شویم؟! و از خود گفتن دروغ بدتر آن که این صفت نکوهیده به عنوان یک ارزش تلقی شده و دروغگویان و حتی دیگران بر دروغ ها نام های عامه پسند نظیر "زرنگی" و "زیرکی" می گذارند و در مواردی آن را ضرورت زندگی امروزی و به مصلحت خود و جامعه می دانند ...

خیلی از ما آدم ها نه تنها با زبانمان نفاق و دروغ می گوییم بلکه تیپ ها و شخصیت هایمان نیز دروغ گویی را یاد گرفته اند ... تیپ ظاهری خود را به دلیل نوع کار تغییر می دهیم، در مقابل رئیس خود به دروغ و چاپلوسی و خوش زبانی و خوش خدمتی می پردازیم و پشت سر او بدترین صحبت ها را می گوییم، در مراسمات مذهبی به شدت می گرییم و استغفار می کنیم و نماز اول وقت و صف اول نماز را برای مصلحت های کاریمان ترک نمی کنیم و از طرف دیگر با دروغ و تزویر کلاه بر سر دیگری می گذاریم.

راحت به ارباب رجوع دروغ می گوییم، به همسر به راحتی دروغ می گوییم، می پرسند پول خرد داری؟ به دروغ می گوییم نه و ... این در حالی است که در آیات و روایات این عمل به شدت مذموم شده است. در روایت داریم که حسن بن محبوب از حضرت امام صادق علیه السلام نقل می ‌کند که به حضرت عرض کردم: آیا انسان مؤمن بخیل می ‌شود؟ حضرت فرمودند: آری.

عرض کردم: ترسو هم می ‌شود؟ حضرت فرمودند: آری.

عرض کردم: مؤمن دروغ می ‌گوید؟ حضرت فرمودند: مؤمن دروغ نمی‌گوید و خیانت در امانت نمی ‌کند.

سپس حضرت ادامه دادند: مؤمن ممکن است هر رذیله و صفت بدی پیدا کند مگر خیانت و دروغ. (بحارالانوار، جلد 72 ، صفحه 172)

possible Deception in a Negotiation

یکی از مسائلی که دیده می شود گاهاً چاشنی دروغ می شود، قسم خوردن است. خود قسم خوردن جز در یک سری مواردی که لازم و واجب است و البته یک سری شرایط و ضوابطی دارد، در مسائل دیگر خیلی مورد پسند نیست. اما متاسفانه امروزه و بخصوص در جامعه ما این امر به وفورمشاهده می شود که مردم برای پیش بردن کارها و کسب درآمد و منفعت نام خدا را به راحتی قسم می خورند و از آن به عنوان وسیله ای برای پیش برد کارها استفاده می کنند که این کار از منظر قرآن کریم ناپسند معرفی شده است.

حال فکر کنید این امر ناپسند بخواهد چاشنی یک گناه و شری بشود، چه از آب در می آید، فقط خدا می داند ...

یکی از سوگندهای قرآن، قسم‌هایی است که در چهار مورد از زبان ابلیس نقل شده است:
۱. (قال فبما اغویتنی لاقعدن لهم صراطک المستقیم)؛ «گفت: اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو در برابر آن‌ها کمین می‌کنم»[۱]؛
۲. (وقاسمهما انی لکما لمن الناصحین)؛ «و برای آن‌ها سوگند یاد کرد که من برای شما از خیرخواهانم»[۲]؛
۳. (قال رب بمآ اغویتنی لازینن لهم فی الارض ولاغوینهم اجمعین)؛ «گفت: پروردگارا! چون مرا گمراه کردی، من (نعمت‌های مادی را) در زمین در نظر آن‌ها زینت می‌دهم و همگی را گمراه خواهم کرد»[۳]؛
۴. (قال فبعزتک لاغوینهم اجمعین)؛ «گفت به عزتت سوگند! همه آنان را گمراه خواهم کرد»[۴][۵]

۱.↑ اعراف/سوره۷، آیه۱۶. ۲.↑ اعراف/سوره۷، آیه۲۱. ۳.↑ حجر/سوره۱۵، آیه۳۹. ۴.↑ ص/سوره۳۸، آیه۸۲. ۵.↑ ترکمانی، حسین علی، سوگندهای قرآن (پایان نامه)، ص۱۸۰.

What does alms mean?

something (such as money or food) given freely to relieve the poor. distributing alms to the needy. archaic : charity. merriam-webster.com

Alms are money, food, or other material goods donated to people living in poverty. Providing alms is often considered an act of virtue or charity. The act of providing alms is called almsgiving, and it is a widespread practice in a number of different religions and cultures. Wikipedia

A simple definition for Almsgiving is the act of giving charity to another. Almsgiving has been around for thousands of years and is referred to as charity, philanthropy, or giving to the poor. Giving (alms) is the primary means by which many Christians and other faith traditions express faith.

What does Jesus say about charity?

Jesus taught that we should give food to the hungry, shelter to those who have none, and clothes to the poor. When we visit the sick and those who are in prison, it is as if we were doing these things for Him instead. He promises that as we do these things, we will inherit His kingdom. Matthew 25:34–46.

Jesus answered, “If you want to be perfect, go, sell your possessions and give to the poor, and you will have treasure in heaven. Then come, follow me.” Matthew 19:2121

What is another word for almsgiving?

donation, endowment, fund, philanthropy, goodness, hospitality, kindness, largesse, unselfishness, charity, generosity, alms, assistance, benefaction, beneficence, contribution, dole, hand, oblation, offering.

What was the prophets charity giving behaviors?

The Messenger of Allah (pbuh) gave his companions the best training about charity, as he did in disciplining them in every aspect of life, and so they became the most generous people in the world. One of those blessed people (may Allah be pleased with them all) came to the Messenger of Allah (pbuh) to ask him the best and most rewarding way of giving charity:

“O Messenger of Allah, which charity is the best? Upon this the Prophet (pbuh) said:

“That you should give charity in a state when you are healthy and close-fisted, one haunted by the fear of poverty, hoping to become rich charity in such a state of health and mind is the best. And you must not defer charity to such a length that you are about to die and then say: This is for so and so, and this is for so and so. It has already come into the possession of your so and so inheritors.” (Muslim, Zakāt, 92) Thus, he stated that charity given during the times of hardship is more valuable than the charity given during the times of comfort and free from the concerns.

Our Prophet (pbuh) advised his companions to be generous and to give without feeling worry. In addition, he said:

charity _ how to explain it to kids

“Spend according to your means; Do not withhold your money by counting it (i.e. hoarding it), for if you did so, Allah would also withhold His blessings from you.” (Bukharī, Kitāb al-Zakat, 21; Muslim, Kitab al-Zakat, 88) Thus, he expressed that stingy people would only harm themselves by their own acts.

According to the terms of the treaty signed in Hudaibiyah with the polytheists of Quraish, a year had passed and it was time for umrah. In the month of Dhu al-Qa’dah from the seventh year of hijrah, Allah’s Messenger (pbuh) commanded to all those who had attended the expedition of Hudaibiyah to get ready for a minor pilgrimage. People were also informed to get ready by announcements. Arabs who came from the vicinity and who were in Medina at the time said:

“By Allah! O Messenger of Allah (pbuh)! We neither have food nor anybody who can give us food.” Allah’s Messenger (pbuh) asked the residents of Medina to give them charity and to help them. He also told them that if they did not help, they would be perished.” Upon this the Medinans said:

“O Messenger of Allah (pbuh)! What can we give as charity? We cannot find anything.”

The Prophet (pbuh): Whatever you have, even if it is half a date… (Waqidī, II, 732)

This shows that generosity does not mean giving much, but the real generosity is to give in the extent of one’s means and to make charity a habit.

Types of Charity

Islam has defined different categories of charity. Zakat and Sadqa are the two major types. Zakat is referred to the standardized percentage of extra wealth owned by any Muslim that is must be shared with the one in need. While on the other hand, Sadqa is something that can be given to anyone in different forms. It includes a piece of wisdom, any kind of moral or financial help or even a smile.

Is charity an act of love?

Charity is a kind of self-giving love (he distinguishes "gift-love" from "need-love") but one which comes from the purest of places. Ultimately, charity is God's love to humanity. As we become like Christ through Christian maturity, we also begin to express charity to others.

As said by Prophet Muhammad:

Your smile for your brother is a charity. Your removal of stones, thorns or bones from the paths of people is a charity. Your guidance of a person who is lost is a charity.” (Bukhari)

At the same time, a Hadith explain is the importance of the human body in terms of performing

Charity:

“A charity is due for every joint in each person on every day the sun comes up: to act justly between two people is a charity; to help a man with his mount, lifting him onto it or hoisting up his belongings onto it, is a charity; a good word is a charity; and removing a harmful thing from the road is a charity.” (Al-Bukhari, Muslim)

William Bouguereau | Les oranges, 1865 _Famous paintings about charity

Paybacks of Charity:

Allah Almighty has promised that if we give a part of ourselves in good or bad times, we will get double reward of them in the world here and afterward. Giving nourishes our souls, and wealth’s and triggers our concerns for others and their well-being. Islam also places an emphasis of feeding the needy or poor and this act is considered as the best act in Islam. By giving form whatever we are blessed with, make us realize that all what and we have, belongs to Allah and is must to be used for the well-being of others around us.

According to a saying of Prophet Muhammad: Protect you from hell-fire even by giving a piece of date as charity.

“Allah Almighty, says that, ‘Spend, O son of Adam, and I shall spend on you.’” – Prophet Muhammad (peace be upon him).

Giving in no way is a loss of a human being. We must learn to give and to share with others. Helping other today will never leave you helpless in your bad times. Lear to give and learn to share the blessing you are given to the one who is in need of.

Yassin, an alternative of Yasin, Yassine, Yaseen and Yacine, is a male given name. Common mostly in the Arab world and Muslim countries, Arabic: ياسين, IPA: [ˈjɑːsiːn]) is a surname and unisex given name of Arabic origin. The name comes from a chapter (surah) of the Quran called Ya-Sin.

The name comes from a chapter (surah) of the Quran called Ya-Sin. It is an epithet of the prophet Muhammad. Variants are Yassin, Yaseni, Yassine, Yaseen, Jasin and Yacine.

Surah Yasin; Heart and Essence of Quran

In Arabic Baby Names the meaning of the name Yasin is: Rich.

Heart of the Quran is Surah Yasin. The comparison of Surah Yasin with the heart, in this narration, conveys the importance of this Surah.

Surah Yaseen: Revelation, Theme and Guidance It was revealed in the last days of Prophet Muhammad (PUH) when he was in Makkah. The reason behind revelation was to enlighten Muslim Umah with substantial knowledge regarding Day of Resurrection, Allah's bounties and process of accountability.

The name Yasin is primarily a male name of Arabic origin that means The Prophet Muhammad. From two Arabic letters: ya and sin, which begin the 36th chapter of the Qur'an (sura Ya Sin) the Name of the Prophet Muhammad.

The greater reward from Allah is a key reason why Surah Yasin is considered so important. Forgiveness from Allah: Believers reciting Surah Yasin with a clean heart are sure to be forgiven for their sins by Allah while they are asleep.

Prophet Muhammad (PBUH) said, “One who recites Surah Yaseen in the morning, Allah Almighty will be responsible for fulfilling all his needs.” Therefore, every Muslim should be so careful that every day he/she reads this great Surah.

Prophet Muhammad SAW said, “ One who recites Surah Yasin in the whole night merely seeking Allah's will, Allah Almighty would remove all his sins. “ The Muslim, either woman or man, makes mistakes in his entire life. Even knowing about past mistakes, he or she makes other mistakes.

The surah focuses on establishing the Qur'an as a divine source, and it warns of the fate of those who mock God's revelations and are stubborn. The surah tells of the punishments that plagued past generations of nonbelievers as a warning to present and future generations.

What is the meaning of Surah Yasin?

The meaning of the letters Ya Sin, while being primarily unknown, is debated amongst Muslim religious academics. One of the interpretations is "O human being!" referring to Muhammad since the verses that follow are translated as "By the Qur´an, full of Wisdom, Thou art indeed one of the messengers".

  • 1-3 God swears that Muhammad is a prophet
  • 4-5 The Quran given to warn the Makkans
  • 6-9 The greater part of the people of Makkah reprobate
  • 10 Muhammad’s preaching only profitable to secret believers
  • 11 The dead shall be raised; all their deeds are registered
  • 12-13 Two apostles of Jesus sent to Antioch
  • 14-17 They are rejected as impostors and threatened with stoning
  • 18 The apostles warn the people of Antioch of impending divine judgments
  • 19-26 A certain believer is put to death by the infidels
  • 27-28 The persecutors are suddenly destroyed
  • 29 Men generally reject God’s messengers
  • 30 The lessons of the past are forgotten
  • 31-33 The doctrine of the resurrection asserted and illustrated
  • 34-44 God’s power and goodness manifested by his works
  • 45-46 Unbelievers unmoved by either fear or the signs of the Quran
  • 47-48 They scoff at almsgiving and the resurrection
  • 49-53 The resurrection trumpet and the judgment-day shall surprise the unbelievers
  • 54 God’s judgment shall be according to works
  • 55-65 The rewards of the righteous and the punishment of the wicked
  • 66-68 God deals with the wicked as he pleaseth
  • 69-70 Muhammad not a poet; the Quran is the word of God
  • 71-73 God manifest in his works of benevolence
  • 74-75 Idolaters will find their trust in idols vain
  • 76 The Prophet not to grieve at the hard speeches of the idolaters; God knoweth all
  • 77-81 The Creator of all things able to raise the dead to life
  • 82 God says Be, and it is
  • 83 Praise be to the Sovereign Creator and raiser of the dead

Surah Yaseen is read after Fajr, for marriage, for & during pregnancy, for asking forgiveness from Allah, and at the time of death or after death to ease the pain.

در کتابهای آسمانی در تمامی دین های الهی در مورد شیطان و خطر شیطان سخن گفته شده است و جبرئیل (فرشته ی امین خداوند) از طرف خداوند به پیامبر اسلام (ص) برای مردم توضیحاتی در موردش داده است که در قرآن کریم و احادیث پیامبر (ص) در این مورد سخن گفته شده است.

حال راه هایی هست برای مبارزه با شیطان و وسوسه نشدن که آشنا شدن با آن ها می تواند مفید باشد.

The Traps that Satan Laid By Danica Ked

● نحوه ی وارد شدن شیطان بر فرد:

▪ هنگامی که فرد شرایط ورود شیطان را بر خود مهیا می کند مثل انجام انواع گناهان ،نگاه های آلوده و ...

▪ هنگامی که شیطان اعتماد فرد را با حرف هایی که می زند جلب می کند و فرد را طوری فریب می دهد که آن شخص احساس می کند بر او وحی شده است یا می تواند آینده را پیش بینی کند و ...

The trap that Satan sets us when we are trying to find God's willFWD: MEDIA IS THE DEVIL!: forwardsfromgrandma

دام های شیطان: Devil Traps

Social Media: An Angelic Devil | Voices of Youth

  1. سرگرم کردن فرد به آرزوهای طولانی و دراز دنیایی entertain
  2. زیبا جلوه دادن گناه blazon
  3. غفلت از کارهایی که انسان را به یاد خداوند متعال می اندازد negligence
  4. ایجاد کینه میان افراد To make grudges
  5. نفس اماره sensuality

چشمها دامهای شیطانند

● سرگرم کردن فرد به آرزو های طولانی دنیایی:

انسان آرزوهای زیادی دارد اما بعضی از آرزوها آن را به بیراهه می کشانند و او را دچار افسردگی و دنیازدگی از روی کفر می کنند.

انسان سعی می کند به اهدافش برسد حال شیطان بعضی از آرزوها را در راه او قرار می دهد و او را سرگرم تفکر به آن ها می کند.

نتایج آن:

دور شدن از هدف به دلیل اینکه آن را در ذهن به طور موفقیت آمیز انجام داده است و این به این معنی است که انسان سعی می کند آن را در زندگی واقعی اعمال کند و نمی تواند و دچار افسردگی می شود و عمر خود را اینگونه تلف می کند.

افسردگی و پیری زود هنگام و تلاش برای گوشه نشینی و نهایتا دیوانگی.

بهتر است بجای آرزو هدف های شدنی را پیش گرفت و آن را بارها با دستورات الهی در قرآن بررسی کرد که مبادا تبدیل به آرزو شود و همیشه قبل از هدف باید به خوبی فکر کرد.

Purgatory | Paranormal Amino

● زیبا جلوه دادن گناه:

شیطان وقتی اعتماد شما را با گفتن بعضی اتفاقات که افتاده است و زودتر آن را از شما فهمیده است

سعی می کند که خود را فرشته ای نشان دهد که شما را از آن نجات می دهد.

وقتی شما بعد از این احساس فهمیدید که آن اتفاق افتاده است به شیطان اعتماد می کنید.آن گناهانی که به ظاهر اعمال نیکو هستند را به شما معرفی می کند و شما آن را با رضایت انجام می دهید و در بسیاری از وقت ها بوسیله ی صدایی که نمی شنوید بلکه احساس می کنید شما را وسوسه می کند و شما فکر می کنید که این فکر شماست که این حرف ها را می زند.

شما آن گناه را انجام می دهید.

خداوند دین را بر شما کامل کرد و هیچ دستور جدیدی مبنی بر دین نداد و شما نباید به آن احساس ها توجه کنید.

اگر خداوند فرشتگان را برای هدایت شما به وسیله ی وحی مامور می کرد حتما در باره ی آن در قرآن توضیح می داد ولی خداوند فرموده است وسوسه های شیطان را اطاعت نکنید.

● غفلت از کارهایی که شما را به یاد خدا می اندازد:

وقتی انسان خود را در محضر خدا ببیند هیچگاه گناه نمی کند.

وقتی شما به شیطان اعتماد کنید شیطان هم شما را وسوسه می کند و شما را از رفتن به مسجد و روزه گرفتن جلوگیری می کند و بعد هم از خواندن قرآن و نهایتا نماز و ذکر که خداوند خواندن ذکر و نماز را بر انسان واجب کرده است.

با قبول کردن وسوسه های شیطانی شما از یاد خدا غافل می مانید و به گناه کشیده می شوید و از شیطان اطاعت می کنید.

البته تنها این نیست بلکه شما را به کارهایی بیهوده نیز سرگرم می کند.

خداوند مقتدر و دارای بیشترین قدرت است، سعی کنید با عبادت کردن حمایت و پشتیبانی خداوند را برای خود بگیرید و آن وقت نشاط و شادابی ای که به لطف خداوند به شما داده می شود بیشتر شده و پنجره های لطافت و امید به خوبی ها در شما دو چندان می شود.

این رو هم بدونید که شما چون مسلمان هستید و خدا را دوست دارید هیچگاه به خداوند و پیامبر و قرآن و عترت پاک پیامبر بی احترامی نمی کنید و اگر در هنگام نماز و عبادت و در اوقات دیگر احساس کردید که صدایی به آن ها توهین می کنید ناراحت نشوید، چون شما نیستید که این حرف ها را می زنید بلکه این شیطان است که توهین می کند و می خواهد به شما تحمیل کند که شما به مقدسات توهین کردید و شما را ناراحت کند.

در این هنگام کافی است در جواب محکم به شیطان یکی از سوره های قرآنی هر چند هم که زیاد نباشد بخوانید.

اگر این صداها در شما زیاد شد نیازی به مراجعه به روان پزشک نیست، شما دیوانه نشده اید و این برای خیلی ها پیش می آید.

کافیست آیه الکرسی بخوانید و به خود بدمید.

 ● ایجاد کینه میان افراد:

انسان ها به هم نیاز دارند و در صورت داشتن کینه وسوسه ها شروع می شوند و نارضایتی ها بیشتر می شود و دچار استرس می شوید.

در این زمینه هر نوع روشی که برای جلوگیری از کینه و یا آشتی کردن می دانید به کار ببرید.

● نفس اماره:

خیلی وقت ها بدن انسان به چیزی واکنش می دهد مانند سردی یا گرمی و یا به چیزهای دیگر.بدن انسان طوری طراحی شده است که به خیلی از چیزها واکنش نشان دهد و این واکنش در بدنش دیده می شود مانند پریدن رنگ صورت. اندام های مختلفی دارد که هر یک کار مشخصی انجام می دهند. اما برخی اوقات این واکنش ها همگی خوب نیستند و برخی آزار دهنده هستند و مایه ی نفرت و پستی. همانطوری که گفته شد شیطان می تواند با انسان حرف بزند بدون اینکه انسان متوجه شود این شیطان است که با ما حرف می زند چون افراد فکر می کنند شیطان با چهره ای مانند انسان با او حرف می زند، در حالی که شیطان می تواند علاوه بر آن طوری با شما صحبت کند که فکر کنید ذهنتان این حرف ها را می گوید. شما را با یک حرف یا یک تصویر بد در ذهنتان مشغول می کند و شما کم کم تحریک می شوید. ممکن است این تحریکات به گناه منجر شود.

گاهی اوقات با یک بار تحریک کردن شما را به آن تشویق می کند و شما را به دیدن تصاویر غیر اخلاقی و حرف های بد دعوت می کند. در بسیاری از اوقات ممکن است بر سر همین فکر کردن ها به سراغ کارهای بسیار زشت بروید و احساس کنید که این یک نیاز است در صورتی که اگر آن کار را انجام دهید بعد ها به آن فکر می کنید و عذاب می کشید در حالی که الان این حرف ها را برخی افراد مسخره می شمارند و به ادامه ی کار زشت مشغول می شوند و می گویند که هیچوقت از کار زشتشان ناراحت نخواهند شد در حالی که با کمی زمان متوجه می شوند که بسیار اشتباه شد و آن ها از شیطان اطاعت کردند. ممکن است یکبار کارهای ناپسند را رد کنید اما احساس شهوت شما را دوباره به آن دعوت می کند. فرد پس از مدتی به خود می آید و با روزهای طولانی توبه کردن از کارهای بد دست بر می دارد. اما دوباره به سمت آن می رود. این وضع آنقدر ادامه می یابد تا روح انسان به طور کامل کثیف شود، مثل یک شیشه ی شفافی که روش قیر ریخته باشند! اما آیا امید نیست آن شیشه که روزی بسیار شفاف بود پاک شود؟ آیا نمی شود از بیشتر کثیف شدن شیشه جلوگیری کرد؟ آیا نمی شود دوباره به شفافیت شیشه نظر کرد؟ نه تنها این ها شدنی هست، بلکه ممکن است شفافیت شیشه آنقدر بالا رود که خودمان هم تعجب کنیم. کافی هست وقتی کلام حق را شنیدیم نگوییم بگذار آخر سر توبه کنیم. همان لحظه کمی فکر کنیم. فکر کردن در این باره زیاد سخت نیست.

یک لحظه در داخل سکوت کنیم. ذهنمان را برای چند لحظه آزاد کنیم. بعد به این موضوع فکر کنیم. زیاد طول نمی کشد. ممکن است در صورت ساکت نکردن داخل و فکر نکردن دیگر فرصت فکر کردن نداشته باشیم. ممکن است در صورت عدم فکر کردن در این موضوع تا مدت های طورلانی صدایی را حس کنیم که دیگر رهایمان نمی کند و مدام تهدید می کند. این صدا ها همان صدای شیطان هستند که در قالب حرف ذهن احساس می کنید. کسانی که هنوز به گناهان کبیره ناشی از همین غفلت است که در قرآن به آن ها اشاره شده است گرفتار نشده اند از همین ثانیه با فکر کردن و تصمیم گرفتن می توانند خود را نجات دهند. فقط یک عزم راسخ می خواهد، عزمی که فرشتگان حضورش را حس کنند و خداوند آن را دوست داشته باشد. تصمیمی که بزرگترین تصمیم عمرتان می تواند باشد.درباره ی آزادگی فکر کنید و اسیر زنجیرهای پست شیطان نشوید. نفس اماره ای که دارید زنجیرها را به شما در غالب زیبایی هایی نشان می دهد. این زیبایی ها مانند این است که باتلاق را با برگ بپوشانند و به چشم یک جنگل نشان دهند و شما با پا نهادن در آن جنگل متوجه دروغین بودنش می شوید و به داخل آن می افتید. ممکن است یک طناب شما را نجات دهند. اما بستگی دارد. اگر هنوز به طور کامل داخل باتلاق نیافتاده باشید و قادر باشید که باپایتان را تکان بدهید بدون صدمه ی زیاد از آن باتلاق به سلامت بیرون می آیید. اگر پاهایتان در باتلاق باشد ریشه های خارداری دور پایتان می پیچند و با کمی سختی از آن بیرون می آیید اما پاهایتان زخمی می شود و ممکن است خوب شدنش طول بکشد. اگر دستهایتان هم به داخلش افتد بدنتان زخمی می شود و با سختی از باتلاق بیرون می آیید با این که بیرون آمدید اما تمام بدنتان زحمی شده است و آن زخم ها مدت زیادی در بدنتان خواهد ماند. اگر از رنگ باتلاق و فرو رفتن در آن خوشتان آمد و متوجه برگ هایی که روی آن برای زیبا جلوه دادن نشدید شیشه ی شفافتان می شکند و در صورتی که بیرون بیایید باید اول به کنار هم گذاشتن تکه های شیشه و درست کردنش بپردازید.

هنگام وسوسه شدن بهتر است سریع آن را رد کنید و فکرتان را به چیز های خوب بکشانید.

سعی کنید همیشه آزاده باشید که آزادگی بسیار شیرین است.

چند نکته مهم:

And I did not create the jinn and mankind except to worship Me. [Qur'aan,  51:56]

  • همیشه به خدا امید داشته باشید.
  • اگر صدایی را در درون احساس کردید فکر نکنید وحی است و فقط با عقلتان تصمیم بگیرید
  • زیاد به شیطان فکر نکنید و سعی کنید فکرتان را به خوبی ها بکشانید و از افکار بد دوری کنید
  • اگر صدایی را حس کردید که از اتفاقی می گوید بدانید شیطان از آن زودتر از شما با خبر شده است
  • و می خواهد اعتماد شما را جلب کند، کافی است یکبار بگویید پناه بر خدا از شر شیطان رانده شده
  • قرآن رو با معنی فارسی بخوانید و سعی کنید در هنگام قرائت قرآن به عربی معنی آن را بدانید
  • گوشه نشینی نکنید و بعضی وقت ها آهنگ و موزیک گوش دهید، در ایران خوانندگان خوبی داریم
  • به نتایج خوب و بهترین ها فکر کنید

حقیقت توبه، بازگشت از گناه و روی آوردن به خداوند است. با توجّه به این که انسان همیشه در معرض لغزش ها و معصیت قرار دارد؛ باید پیوسته از خدا توفیق ترک گناهان و بازگشت به او را طلب کند، و با آب توبه، زنگارهای دل را شستشو دهد. البته توبه واقعی، با پشیمانی حقیقی، عزم بر ترک آن گناه، جبران آنچه را ترک کرده، و ادای حقوق خدا و خلق محقّق می شود؛ ولی به یقین دست عنایت الهی و امدادهای ویژه پروردگار، در این مسیر نقش مؤثری دارد، و البته امداد و عنایتش شامل حال آنها که صداقت در توبه دارند، می شود.

Premium Photo | Cute children praying together at home

ائمّه اطهار (علیهم السلام) با آن که پیراسته از هر گناهی بوده اند، ولی با توجّه به عظمت پروردگار و نگاه به جلال و جبروت حق تعالی، خود را در پیشگاه ذات ربوبی، مقصّر می دیدند و معتقد بودند، نمی توانند آن گونه که شایسته خداوندی است، اطاعت و بندگی او را بجا آورند، و لذا از درگاه خدای مهربان عذرخواهی می کردند و استغفار و توبه می نمودند. علاوه بر آن که، این گونه دعاها و طلب توبه و استغفار از سوی آن بزرگواران برای مردم جنبه سرمشق و آموزشی دارد؛ و راه بازگشت به خداوند و توبه و انابه به درگاه او را، به ما می آموزد، و عظمت گناه و سنگینی نافرمانی حق را به درستی برای ما مجسّم می سازد. باشد که ما – انسانهای گناهکار – به خود آییم و هر چه بیشتر در مسیر تهذیب نفس و پاکی روح و جان بکوشیم و اگر به گناهی آلوده شده ایم، هر چه سریع تر توبه نموده و

Tips for Teaching Repentance

آن را جبران نماییم.

استغفار به معناى شستشو است و توبه به معناى كسب كمالات است، مانند شخص آلوده كه باید اول لباس چركین را از تن بیرون بیاورد و خود را شستشو بدهد وبعد لباس پاکیزه به تند کند.

استغفار از ماده غَفَرَ و در لغت و به معنای طلب مغفرت است و در اصطلاح به معنی درخواست زبانی وعملی آمرزش است.

تفاوت استغفار و توبه :

گروهى معتقدند كه فرقى میان استغفار و توبه نیست. براى آنكه استغفار و توبه یكى است و توبه تاكید استغفار است.

ولى گروهى دیگر، میان آن دو فرق گذاشته اند، به آن جهت كه استغفار مقدم بر توبه است و تقدم استغفار بر توبه به این معناست كه انسان باید خود را از گناهان پاک کند وپس از آن خود را به اوصاف الهى آراسته کند.

دلیلی بر تفاوت استغفار و توبه :

استغفار، آمرزش خواهی از گناهان برای پاک کردن روح از آلودگی‌‌ها و نابودی‌ عقاید و اعمالی مانند شرک و معصیت است و توبه اقدام برای زینت دادن روح به صفات پسندیده، مانند توحید و ایمان و فرمان‌های الهی است ، در نتیجه استغفار به معنای طلب آمرزش؛ و توبه به معنای بازگشت به خدا در مقام عمل است.

توبه تنها از شخص تائب (توبه کننده) صورت مى‏گیرد و نیابت بردار نیست ،

What is Repentance?

Mirriam Webster defines repentance:

to turn from sin and dedicate oneself to the amendment of one’s life, to feel regret or contrition

The five steps to repentance:

  1. acknowledging the sin
  2. confessing the sin
  3. asking forgiveness
  4. turning away from the sin
  5. restoring the wrong done

Repentance is the activity of reviewing one's actions and feeling contrition or regret for past wrongs, which is accompanied by commitment to and actual actions that show and prove a change for the better.

  • The first is responsibility: We must recognize that we have done wrong.
  • The second is regret: We must have true remorse for doing wrong and for the pain and problems we've caused.
  • The third is resolve: We must be committed never to repeat the act regardless of the temptations or situation.
  • The fourth and probably the most difficult is to repair the damage we've done, or at least do what we can to apologize directly to the injured party.
    Teaching them to repent

Repentance is the activity of reviewing one's actions and feeling contrition or regret for past wrongs, which is accompanied by commitment to and actual actions that show and prove a change for the better. In Judaism and Christianity it is often defined as an action, turning away from self-serving activities and turning to God, to walk in his ways.

In modern times, it is generally seen as involving a commitment to personal change and the resolve to live a more responsible and humane life. In other words, being sorry for one's misdeeds. It can also involve sorrow over a specific sin or series of sins that an individual feels guilt over, or conviction that he or she has committed. The practice of repentance plays an important role in the soteriological doctrines of Judaism, Christianity, and Islam. Analogous practices have been found in other world religions as well. In religious contexts, it often involves an act of confession to God or to a spiritual elder (such as a monk or priest). This confession might include an admission of guilt, a promise or intent not to repeat the offense, an attempt to make restitution for the wrong, or in some way reverse the harmful effects of the wrong where possible.

What are the 5 R's of repentance?

I have taught this doctrine many times." I paused for a moment to think about it, and the more I thought about it, the more uncertain I was of my answer. The standard five R's of repentance (some commonly taught "R's" of repentance are recognition, remorse, restitution, reformation, resolution, etc.)

اما استغفار (طلب آمرزش) از طرف شخصی دیگربه نحوه نیابت نیز ممکن است، همان‏طور که یعقوب براى فرزندانش استغفار کرد و یا فرشتگان براى مۆمنان ، و پیامبر و اولیاى الهى براى پیروان خود طلب مغفرت و بخشش مى‏کنند.

استغفار نوعى دعا است، چنان ‏که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: استغفار جامع‏ ترین دعاها است

در حالى که توبه، از مقوله دعا به شمار نمى ‏رود.استغفار یک عمل مستحبى محسوب مى‏شود، اما توبه واجب و فریضه است و شرط آن ندامت و پشیمانی ازاعمال ناپسند گذشته و عزم بر این که هرگز آنها را تکرار نکند.

devotion.blogfa.com
بسم الله الرحمن الرحیم

devotion means  love, loyalty, or enthusiasm for a person or activity
devotion == to be profoundly dedicated or earnestly attached
devotion is religious worship or observance
devotion
/dɪˈvəʊʃ(ə)n/

always be healthy
God bless you

Angel you will never walk alone

Angel Watching over US

We are here to heal

God is Love

Ask God

آمارگیر وبلاگ