تسخیرشدگی شیطانی (به انگلیسی: Demonic possession) به حالتی گفته میشود که تصور میشود طی آن، اشخاص توسط موجودات شرور فراطبیعی تسخیر شدهاند و معمولاً ارواح پلید یا شیطان مسبب آن دانسته میشوند. باورمندان به این مقوله معمولاً پاک شدن خاطرات یا فراموش کردن شخصیت خود، حالت تشنج، صرع یا غش (به شکلی که به نظر میرسد فرد در حال احتضار است) و همچنین حرکت دادن متناوب دستها (شبیه فیگور نواختن پیانو) را جزو علائم تسخیر شدن توسط شیطان برمیشمارند.
تسخیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. استیلا، اشغال، تسلط، تصرف، چیرگی، غلبه، فتح، مسخرسازی
۲. جادو، سحر، فسون، فسونگری
۳. رامسازی، مطیعسازی ≠ سرکش
۴. رام کردن، فرمانبردار کردن، مطیع گردانیدن
۵. تصرف کردن
۶. جادو کردن، افسون کردن
Demonic / Spirit possession is an unusual or altered state of consciousness and associated behaviors purportedly caused by the control of a human body by spirits, ghosts, demons, or gods.
The concept of spirit possession exists in many cultures and religions, including Buddhism, Christianity, Haitian Vodou, Hinduism, Islam, Wicca, and Southeast Asian, African, and Native American traditions. Depending on the cultural context in which it is found, possession may be considered voluntary or involuntary and may be considered to have beneficial or detrimental effects on the host.
Various types of creatures, such as jinn, shayatin, ʻafarit, found within Islamic culture, are often held to be responsible for spirit possession. Spirit possession appears in both Islamic theology and wider cultural tradition.Although opposed by some Muslim scholars, sleeping near a graveyard or a tomb is believed to enable contact with the ghosts of the dead, who visit the sleeper in dreams and provide hidden knowledge. Possession by ʻafarit (a vengeful ghost) are said to grant the possessed some supernatural powers, but it drives them insane as well.
Jinn are much more physical than spirits, however, due to their subtle bodies, which are composed of fire and air (marijin min nar), they are purported to be able to possess the bodies of humans. Such physical intrusion of the jinn is conceptually different from the whisperings of the devils. Though not directly attested in the Quran, the notion of jinn possessing humans is widespread among Muslims and also accepted by most Islamic scholars. Since such jinn are said to have free will, they can have their own reasons to possess humans and are not necessarily harmful. There are various reasons given as to why a jinn might seek to possess an individual, such as falling in love with them, taking revenge for hurting them or their relatives, or other undefined reasons. At an intended possession, the covenant with the jinn must be renewed. Since jinn are not necessarily evil, they are distinguished from cultural concepts of possession by devils/demons. It has been argued that the concept of jinn-possession is alien to the Quran and derives from pagan notion of jinn.
In contrast to Jinn, the shayatin are inherently evil. Iblis, the leader of the shayatin, only tempts humans into sin by following their lower nafs. Hadiths suggest that the demons/devils whisper from within the human body, within or next to the heart, and so "devilish whisperings" (Arabic: waswās وَسْوَاس) are sometimes thought of as a kind of possession. Unlike possession by jinn, the whisperings of demons affects the soul instead of the body.
تسخیر شدن توسط شیاطین در علم پزشکی یا روانپزشکی تعریف مشخصی ندارد و بهعنوان یک عارضه شناسایی نشدهاست. راهنمای تشخیصی دیاسام-۵ نشان میدهد که ممکن است در بعضی فرهنگها، تغییر شخصیت افراد بر اثر عارضهٔ اختلال چند شخصیتی به عنوان تسخیرشدگی توسط شیاطین شناخته شود. باور به مسخر شدن توسط شیطان، این نگرانی را ایجاد کرده که ممکن است دسترسی بعضی بیماران روانی به خدمات درمانی به دلیل این نوع اعتقادات محدود شود.
در بسیاری از فرهنگها و مذاهب مفاهیمی دال بر تسخیر افراد توسط شیطان وجود دارد که البته در جزئیات تفاوتهای زیادی با هم دارند. قدیمیترین ارجاعات به این موضوع، متعلق به سومریها است که معتقد بودند مسبب تمام بیماریهای جسمی و ذهنی «دیو بیماریها» به نام گیدیم است. کاهنهای سومری که عمل خارج کردن شیاطین از جسم افراد را انجام میدادند، با نام آشیپو شناخته میشدند. آنها نقطهٔ مقابل آسو یا همان پزشکان سومری بودند که سعی میکردند با داروی موضعی و پانسمان بیماران را درمان کنند. بسیاری از لوحهای رُسی مکشوفه که به خط میخی نگاشته شدهاند منقوش به دعاهایی هستند که از بعضی خدایان سومری میخواهد آنها را از شر شیاطین حفظ کنند. در حالیکه در بعضی دیگر از این الواح دعاهایی وجود دارند که از خدایان میخواهند شیاطینی که به آنها حمله کردهاند را از بدنشان خارج کنند.
تمدنهای شمنباور Shamanism هم به تسخیر شدن افراد توسط نیروهای شیطانی اعتقاد داشتهاند و مراسم خارج کردن ارواح خبیث از جسم تسخیر شدگان را انجام میدادند. در این فرهنگها، بیماریها معمولاً به وجود ارواح کینهتوز در بدن بیمار نسبت داده میشود.
شمنیسم (Shamanism) به مجموعهای از اعتقادات و رویههایی گفته میشود که در جوامع غیر متمدن رواج دارند و شامل توانایی تشخیص، درمان و گاهی ایجاد بیماریهایی هستند که از ارتباط با ارواح یا تحت سلطه قرار گرفتن توسط آنها، پدید میآیند. ریشه لغت «شمن» از قبایل تانگوس (Tungus) سیبری و معنی تحتاللفظی آن «کسی که میداند» است.این احتمال هم وجود دارد که این واژه، ریشه سانسکریت داشته باشد. انواع مختلف شمنیسم در سراسر جهان وجود دارد و شمنها را پزشک یا جادو پزشک هم مینامند.
از آغاز قرن بیستم، قومشناسان از واژههای «شمن»، (shaman) «حکیم ساحر»، (medicine man) «ساحر» (sorcerer) و «جادوگر» (magician) به جای یکدیگر برای نامگذاری افراد خاصی که دارای نیروهای جادویی ـ مذهبی هستند و در همه جوامع «ابتدایی» یافت میشوند، استفاده نمودهاند. توسعاً، همین اصطلاحات در مطالعه تاریخ مذهبی اقوام و ملل «متمدن» به کار رفته است، مثلا بحثهایی درباره شمنیسم (shamanism) هندی، ایرانی، آلمانی، چینی و حتی بابلی با توجه به عناصر «ابتدایی» آنها که در ادیان و مذاهب مشابه تایید میشوند، مطرح بوده است.به دلایل بسیار، این خلط و آشفتگی تنها میتواند مانع از هرگونه درک یا شناخت درست پدیده شمنی شود. اگر واژه «شمن» به معنی هر جادوگر، ساحر، حکیم ساحر یا اهل خلسهای که در سراسر تاریخ مذاهب و قوم شناسی دینی (religious ethnology) یافت میشوند به کار رود، ما به مفهومی هم بسیار پیچیده و هم بسیار مبهم میرسیم؛ از این گذشته به نظر میرسد که این کاربرد به هیچ هدفی کمک نمیکند، چرا که ما پیش از این اصطلاحات «جادوگر» یا «ساحر» را برای بیان مفاهیم متفاوت و مبهمی چون «جادوگری ابتدایی» یا «عرفان ابتدایی» در دسترس داریم.
در ادیان ابراهیمی
مسیحیت
در آیین مسیحیت اعتقاد بر این است که تسخیرشدگی شیطانی، توسط شیطان یا یکی از اهریمنهای مرتبط با او رخ میدهد. به باور مسیحیان، شیطان و شیاطین اقماری او در واقع فرشتگان راندهشده هستند.
در کتاب مقدس ,عهد عتیق
دانشنامه کاتولیک میگوید که در عهد عتیق، ظاهراً تنها یک مورد تسخیرشدگی شیطانی وجود دارد که مربوط به طالوت است. اما این برداشت با تکیه بر ترجمهٔ واژهٔ عبری «rûah» به «روح شیطانی» است، تعبیری که از سوی دانشنامه کاتولیک مورد تردید قرار گرفتهاست. یزدانشناسان دیگری همچون آنخل مانوئل رودریگز بر این باورند واسطههایی مانند آنچه در کتاب سفر لاویان اشاره شده، توسط شیاطین تسخیر شده بودهاند.
عهد جدید
در چند بخش از عهد جدید اشارههایی وجود دارد مبنی بر اینکه عیسی (ع) شیاطین را از جسم افراد بیرون میراندهاست. ویلیام منزیس الکساندر در کتابی با نام «تسخیرشدگی شیطانی در عهد جدید» (۱۹۰۲) تلاش کرده تا موضوع تسخیرشدگی در انجیلهای سینوپتیک را شرح دهد و از منظر تاریخی، پزشکی و الهیات به آنها پرداختهاست.
اسلام
در فرهنگ اسلامی انواع مختلفی از مخلوقات اهریمنی، همچون جن، شیاطین و عفریت یافت میشوند، که اغلب بهعنوان عوامل تسخیرکنندهٔ شیطانی شناخته میشوند. سرآمد آنها ابلیس است که معمولاً با وسوسهٔ انسانها به پیروی از خواستههای نفسانیشان، آنها را به ورطهٔ گناه میافکند. اگرچه در قرآن مستقیماً تصدیق نشده، اما نظریهٔ تصرف انسانها توسط اجنه در بین مسلمانان رواج دارد و توسط برخی محققان اسلامی هم پذیرفته شدهاست. دلایل مختلفی وجود دارد که بر اساس آنها یک جن ممکن است به دنبال تسخیر شخصی خاص باشد، مانند عاشق شدن یا انتقام گرفتن از او بهخاطر اینکه به جنها یا نزدیکانشان صدمه زدهاست. از آنجا که به باور مسلمانان، جنها لزوماً شرور نیستند، در مقولهٔ تسخیرشدگی، از شیاطین که ذاتاً شر هستند متمایز میشوند.طبق احادیث، شیاطین از درون بدن انسانها، (داخل یا کنار قلب)، زمزمههای شیطانی را نجوا میکنند و به نوعی افراد را تحت مالکیت و فرمان خود درمیآورند.
یهودیت
بودیسم
در آیین بودا، اهریمن میتواند یک عذاب در قلمرو جهنم یا یک پندار بیهوده باشد. در بوداگرایی سنتی، چهار فرم استعاری از ماره تعریف میشود:
- کِلسا-مارَه: مارَه به عنوان تجسم همهٔ عواطف غیرقابل کنترل، مانند حرص و آز، نفرت و پندار بیهوده (شیاطین توهم و احساسات ناپاک یا مضر)
- مرتیه-مارَه: مارهٔ مرگ (شیاطین پروردگار جانستان)
- اسکاندَه مارَه: ماره به عنوان استعارهای برای تمامی وجود مشروط (شیاطین مجموعهٔ پلیدیها)
- دواپوترَه مارَه: مارهای که سعی میکند مانع از دستیابی گوتاما بودا به چرخهٔ تولد دوباره شود. (شیاطین پسر دوا/امیال و وسوسهها)
در سورانگاما سوترا ۵۰ گونه از شیاطین اسکاندَه شمرده شدهاند که میتوانند درونپویان را تسخیر کنند. همچنین شیاطین پرندهٔ دواپوترَه مارَه این توانایی را دارند که تمرینکننده را به شکلی گمراه کنند که تصور کند به روشنیدگی رسیدهاست و از این طریق او را به سوی کارهای خطا، خطر، بحران و حتی مرگ سوق دهند.
See also: